ﺩﻳﺪﻱ ﺷﺒﺎ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﻴﺸﻴﻨﻲ ﻋﮑﺴﺎﻱ ﮔﻮﺷﻴﺘﻮ

ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻴﮑﻨﻲ ﻭ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺳﺎﺭﻭ ﻣﻴﺨﻮﻧﻲ؟

ﺑﻌﻀﻴﺎ ﺍﻳﻦ ﻋﺎﺩَﺕ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻥ ...

ﺩَﻣَﺮ ﻣﻴﺨﻮﺍﺑﻲ ﻣﻼﻓﻪ ﻣﻴﮑﺸﻲ ﺭﻭﺕ ﭼﻮﻧﺖ ﺭﻭ ﺑﺎﻟﺶ ﮔﻮﺷﻴﺘﻢ ﺩﺳﺘﺖ ...

ﻋﮑﺴﺎ ﺭﻭ ﻣﻴﺒﻴﻨﻲ

ﺗﻮ ﺭﻭﺯ ﺯﻳﺂﺩ ﺑﺮﺍﺕ ﺟﺬﺍﺑﻴﺖ ﻧﺪﺍﺭﻥ

ﻭﻟﻲ ﺷَﺒﺎ ﺩﻳﺪَﻧﺸﻮﻥ ﺧﻴﻠﻲ ﻣﻴﭽﺴﺒﻪ

ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺳﺎﺭﻭ ﻣﻴﺨﻮﻧﻲ

ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻣﻴﮑﻨﻲ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﻴﮑﻨﻲ

ﺍﺳﻤﺶ ﺭﻭ ﻣﻴﺒﻴﻨﻲ ﻗُﻔــــﻞ ﻣﻴﺸﻲ ﺭﻭﺵ

ﺁﺭﻩ ... ﻳﻪ ﻣﺪﺕ ﮔﻮﺷﻴﺖ ﭘﺮ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ miss call ﻭ

sms ﻫﺎﻱ ﺍﻭﻥ

Call Log ﮔﻮﺷﻴﺖ ﻣﺜﻼ " ﺍﮔﻪ 3 ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻮﺩ , 2

ﺳﺎﻋﺖ ﻭ 45 ﺩﻗﻴﻘﺶ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﻮﺩ ...

ﻭﻗﺘﻲ ﭘﻴﺸﺖ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﻗﺒﻞ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺑﺮﺳﻪ ,

ﺁﺧﺮﻳﻦsms ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ : 5 ﻣﻴﻦ ﺩﻳﮕﻪ ﻣﻴﺮﺳﻢ

ﻭ ﻣﻴـــــــــــــــــــــﺮَ ﻓﺖ ﺗﺎ ... ﺭﺳﻴﺪﻱ ﺧﺒﺮﻡ ﮐﻦ ﻋﺰﯾﺰﻡ

ﻫﻨﻮﺯ ﭼﺸﻤﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭﺷﻪ ...

ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻲ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﻳﻦ ﺧﻂ ﺩﺳﺘﺸﻪ؟

ﺩﺳﺘﺶ ﻧﻴﺴﺖ؟

ﺧﺎﻣﻮﺷﻪ ... ﺭﻭﺷﻨﻪ؟

ﻣﻴﺨﻮﺍﻱ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﻲ ...ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻲ ...

ﭘﯿﺶ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﻴﮕﻲ ﻳﻪ SMS ﺧﺎﻟﻲ ﺑِﺪَﻡ ...

ﺑﺎﺯَﻡ ﻏﺮﻭﺭﺕ ﻧﻤﯽ ﺫﺍﺭﻩ !

ﮐﻼﻓﻪ ﯼ ﮐﻼﻓﻪ ﺍﯼ ...

ﮐُﻞ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﻭﺳﻪ ﺗﻮ 2 ﺩﻗﻴﻘﻪ ﻃﻮﻝ ﻣﻴﮑﺸﻪ ..

2 ﺩﻗﻴﻘﻪ ﻳﺎﺩﺵ ﻣﻴﻮﻓﺘﻲ ﻭ 2 ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻳﺮ ﺗﺮ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﻣﻴﺒﺮﻩ .....

ﺍﺯ ﺍﺳﻤﺶ ﮐﻪ ﺭَﺩ ﻣﻴﺸﻲ ﮐﻼ " ﮔﻮﺷﻲ ﺭﻭ ﻣﻴﺬﺍﺭﻱ ﮐﻨﺎﺭ ...

ﺗﺎﻕ ﺑﺎﺯ ﻣﻴﺨﻮﺍﺑﻲ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺳﻘﻒ ﻣﻴﺮﻱ ﺗﻮ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﻪ ﺁﺭﻩ ...

ﺍﮔﻪ ﻳﻬﻮ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﻪ ﭼﻲ ﻣﻴﺸﻪ؟

ﺍﮔﻪ ﺑﺎﺯﻡ ﺑﺒﻴﻨﻤﺶ ﺭﻓﺘﺎﺭﺵ ﭼﺠﻮﺭﻳﻪ؟

ﺍﻻﻥ ﮐُﺠﺎﺱ؟ ﭼﻴﮑﺎﺭ ﻣﻴﮑﻨﻪ؟

ﺍﻭﻧﻢ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﻦ ﻫﺴﺖ؟

ﻧﮑﻨﻪ ... ﻧﮑﻨﻪ ﮐﺴﻲ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﻴﺒﻮﺳﺘﺶ؟ !

یا بغل کس دیگست؟!

ﺍﺍﺍﺍﺍﺍﻩ ...ﺍﯾﻦ ﺗﻮﻫﻢ ﮔﻨﺪ ﻣﻴﺰﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻋﺼﺎﺑﺖ ..

ﻫﻤﻴﻦ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻴﺸﻪ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﻧﺒﺮﻩ ...

ﺍﺻﻦ ﺷﺎﻳﺪ ﺍﻭﻥ ﺷﻤﺎﺭﺗﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻪ

ﻭ ﺯﻧﮓ ﮐﻪ ﺑﺰﻧﻲ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﻨﺪﺍﺯﻩ +980...

ﺷﺎﻳﺪ ﺯﻧﮓ ﮐﻪ ﺑﺰﻧﻲ ﺳﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺎﺷﻪ

ﻭ ﻳکی دیگه از بغل دستش صداش بکنه :

ﻋﺰﻳﺰﻡ کیه بهت زنگ زده؟ "

ﻳﻪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺳﺮ ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ ﺳﻤﺖ ﮔﻮﺷﺖ

ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﻴﺎﻱ ﺍﻭﻥ ﺩﻳﮕﻪ ﻧﻤﻴﺨﻮﺍﺩﺗﺖ ....

ﺑﻔﻬـــــــــــــــــــــــــﻢ میدونم سخته اما بفهم. . . !



تاريخ : شنبه 27 ارديبهشت 1393برچسب:, | 21:21 | نويسنده : آتریسا |

به نظرم این آهنگ ارزش گوش دادن داره

فعلا متنشو بخونید

اگه دوست داشتید دانلودش کنید

*منم یکی از اون 11 تام*-تتلو

 

 بچه های ما نداشتن مدرسه فوتبال

پا گرفتن تو زمین خاکی تو مدرسه تو پارک
یادنگرفتن از معلم اروپایی
بالا اومدن با گل کوچیکو با روپایی
نداشتن رژیمای سبزیهای خارجی
نرفتن اردوها و تفریحای کالجی
زمینایی که حتی نداره جا آبخوری
توپ پلاستیکی دولایه دروازه ها آجری
هزارتا داستان که بپیچن از خونه
همه با لباسایی که بی شک ارزونه
ولی باز همیشه گفتن چقدم خوبه
بهترین مربی هم که بچه محل بوده

 

با ایــمان ما میریم جلو بگو یا مرگ یا ایــران
قهرمانیم مــا…

♫♫♫

کم نداشتیم عابدزاده هارو
با غیرت ، نبوده کسی راه بندازه مارو
بی منت ، زحمتارو بزار پای کادو
نداره یه خارجی حتی یه بابای مارو
که پینه بسته دستش
خسته هستش
ولی خب بازم داره دست بخشش
کمرش دیسک داره
ولی خم نیست آره بیست ساله که سرپا ایستاده اینا نمره بیست داره
از جنوب تا انزلی من
علی کریمی و خسرو حیدری کم ندیدم
ایرانیا تو جنگ سختو واسه هم ظریفن
نمیشه نداریم من همه فن حریفم

سیر میشدیم توراه با نون
کفش رنگ میداد به جوراب هامون
نمیدادن تو پارک رامون
امکانات نبود تو باشگامون
زمینامونم همیشه توراش پاره
توپاش داغون…
چهار سالی یه بار اونم شاید
اگه شانس دره خونت اومد باید
خودتو بدجور ثابت کنی حساب کن
حتی رو همسایت
ما هممون پشت همدیگه
با شعار یا زهراییم
ما همه کل ایران امسال
یکی از اون یازده تاییم
یکی از اون یازده تایــیــم…
میریم جلو یازده تایی…

با ایــمان ما میریم جلو بگو یا مرگ یا ایــران
قهرمانیم مــا…



تاريخ : شنبه 27 ارديبهشت 1393برچسب:, | 1:30 | نويسنده : آتریسا |

 چقدر دورتر از احســـآسـم ایستاده ای

 

آنجا که تــو ایستاده ای

 

صدای مرا هم نمی شنوی

 

چه برسد به دلـــتنـگـی ...!!



تاريخ : پنج شنبه 25 ارديبهشت 1393برچسب:, | 22:19 | نويسنده : آتریسا |

 


فرقی نداره وقتی نباشی
دیگه دلهره نمی گیرم چقدر خوبه
دل ِ داغونم چقدر آرومه
دیگه تو سینم نمی لرزه نمی کوبه
با اینکه می دونم
تو دلت آشوبه..

....

بدون اینکه بخوام
حتی تو خاطره هام
جایی نداری..
رفته از سرم هوات
فایده نداره برات
گریه و زاری..
توی مجالی که بود
تو میتونستی چه زود
بشی وجودم..
من که جز خیال تو
دیگه تو خیال هیچکسی نبودم
من که جز خیال تو
دیگه تو خیال هیچکسی نبودم…

........

فکر نمیکردی یه روزی میرم..
فکر نمیکردی که از این زندگی سیرم
نمیدونستی چی میگه چشام
نمیدونستی که از دست تو دل گیرم
با اینکه میدیدی سرد و گوشه گیرم

.......

بدون اینکه بخوام
حتی تو خاطره هام
جایی نداری..
رفته از سرم هوات
فایده نداره برات
گریه و زاری..
توی مجالی که بود
تو میتونستی چه زود
بشی وجودم..
من که جز خیال تو
دیگه تو خیال هیچکسی نبودم
من که جز خیال تو
دیگه تو خیال هیچکسی نبودم…

 

مسعود سعیدی-دلهره

 



تاريخ : چهار شنبه 17 ارديبهشت 1393برچسب:, | 19:29 | نويسنده : آتریسا |

 از سه دسته ادم اصلن خوشم نمیاد!
۱-اونى ک هر پیشوازى میذارى میگه کدشو بده
۲اونى ک هر پیشوازى بذارى بلا استثنا٢٠٠٠بار زنگ میزنه گوش می کنه
۳اونی هرچى بزارى یا میگه قدیمیه! یا میگه ۶سال قبل پیشوازم این بوده

----------------------------------

همسایه ما اومده دم در خونشون که خاکیه شروع کرده به آب وجارو کردن... یه جوریم جارو میکرد فکر کنم دنبال نفت میگشت... ملت کلا خسته اند من دیگه حرفی ندارم

---------------------------------------------

با سیمکارت جدیدم به دوستم که کنارم بود تک زنگ زدم و بهش اشاره کردم که مال منه اونم قشنگ فهمید. یکم بعد طرف زنگ زده که شمارش بیفته رو گوشیم!!!!!!
(اینجا خیلی محدوده براش، میخوام پیشنهاد بدم تو ایران نمونه! نمونست واقعا!!)

---------------------------------

موارد استفاده دندان در ایران:
در وا کن
گره وا کن
گوشکوب برای آجیل
وسیله دفاع شخصی بانوان
ناخن گیر
به عنوان دست اضافه
حتی مورد داشتیم به عنوان قیچی هم کاربرد داشته
و در آخر جویدن غذا

------------------------------------------------

تو خیابون یکی از دوستامو دیدم. رفتم پشتش، دستمو گذاشتم رو شونش گفنم خانومی شماره میدی!!!؟؟؟؟
الان بازداشتگام به جرم مزاحمت برای پسر مردم
حالا خودش بیخیال شده ها. مامانش گیر داده که پسرای ما دیگه امنیت ندارن تو خیابون



تاريخ : سه شنبه 16 ارديبهشت 1393برچسب:, | 19:12 | نويسنده : آتریسا |

 جملاتی که دوست نداریددراتاق عمل بشنوید :
• اووووووووووه!!! پس اشتباه بریدم!


کسی ساعت مچی منو ندیده؟!

• وا! صفحه ی ۴۷ دستورالعمل جراحیم پاره شده!


منظورت چیه که باید پای چپشو می بریدیم؟!


• صبر کن ببینم! اگه این طحالشه، پس اون چی بود؟!

 

.پس بچه کجاست؟اینجا اتاق چنده؟؟؟؟؟

 

 

 



تاريخ : دو شنبه 15 ارديبهشت 1393برچسب:, | 1:22 | نويسنده : آتریسا |

 آلیس نیستم!
اما مردم این سرزمین خیلی برام عجیبن

کفشهای دلم در خواب تو جا ماندست..........!!!!

 



تاريخ : شنبه 13 ارديبهشت 1393برچسب:, | 15:55 | نويسنده : آتریسا |

 فال‌مان هرچه باشد
باشد...
حال‌مان را دریاب!
خیال‌کن حافظ را گشوده‌ای و می‌خوانی:
«مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید»
یا
«قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود» 
چه فرق؟ 
فال نخوانده‌ی تو
منم...



تاريخ : جمعه 12 ارديبهشت 1393برچسب:, | 16:30 | نويسنده : آتریسا |

 کنار پنجره ی تنهاییم
میان هاله ای از غم
بین پیچک های کنار نرده
ته نشین شده ام
باشه قبول....
رابطه ها مجازی شدن..
ولی.. ولی دردها که همچنان حقیقی اند........!



تاريخ : پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393برچسب:, | 23:5 | نويسنده : آتریسا |

با اجازه بانو شهرزاد

 

 

 یک روز یه ترکه


اسمش ستارخان بود، شاید هم باقرخان.. ؛


خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛


یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد،

 

جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد،

 

فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو،

 

برای اینکه ما تو این مملکت آزاد زندگی کنیم

 

 

یه روز یه لره…


اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛


ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود

 

و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می کرد

 

یه روز یه قزوینی یه…


به نام علامه دهخدا ؛


از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بود

 

و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد

 

 

یه روز ما همه با هم بودیم…،

 

ترک و رشتی و لر و اصفهانی


تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند

 

و قفل دوستی ما رو شکستند… ؛

 


حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم!!!

 

و اینجوری شادیم...


  
با همدیگه بخندیم نه به همدیگه

 

آنقدر این مطلب را بفرستیم و بخوانیم

 

تا عادت خندیدن به هموطن در ما بمیرد

 

و با هم یکی باشیم مثل همیشه،

 

مثل زمانهای سختی و مثل زمانهای جشن و افتخار

 



تاريخ : چهار شنبه 10 ارديبهشت 1393برچسب:, | 1:44 | نويسنده : آتریسا |

 زلزله
گردباد
سیل
بمب
موشک
گاه برای آواره شدن
لازم نیست چیزی بیاید
فقط کافی ست یک نفر برود...

 



تاريخ : شنبه 6 ارديبهشت 1393برچسب:, | 18:59 | نويسنده : آتریسا |

 ساعت ١١ اومدم خونه

مامانم میگه الان اومدی؟

میگم په نه! ٢ساعت پیش اومدم الان تکرارش داره پخش میکنه

اون قدر کیف میده به یکی بگی وایسا عکستو بگیرم...
بعد ازش فیلم بگیری
عین منگلا نگا میکنه :
۱بار امتحان کن

ابتدایی که بودیم مو هامونو تا ته میزدیم

راهنمایی و دبیرستان هم همین جور،

سربازی هم رفتیم باز تا ته مو هامون رو زدیم

و تا اومدیم موهامون رو درست کنیم از دست زن کچل شدیم...

گودزیلای خالم داشت واسه اجتماعیشون سوال درمی آورد یه سوال بااین مضمون نوشته بود
امیرکبیرراتوضیح دهید؟

بعد۵خط جواب داده.

اصن گودزیلاوذی

دقت کردین
روز های عادی:
۵۲۹x ۶۶۸=?
من :راحته ذهنی حسابش میکنم.
سر جلسه امتحان:
۳x۷=?
من :این ماشین حساب لعنتی کو؟!

 

6ad ba6id



تاريخ : جمعه 5 ارديبهشت 1393برچسب:, | 21:20 | نويسنده : آتریسا |

 مهم نیست چند بهار زندگی کنی
مهم اینه بهاری زندگی کنی...

 

 

دیروز که بودم هیچ کس قلبم را نمیخواست!
امروز که نیستم..........
قلبم را میطلبی!!!!!!!
عجب دنیاااااااای نامردی!!!!!!

 

دستت را به من بده
مردانه زنانه اش را بیخیال
میخواهم بی بهانه هوای هم را داشته باشیم
بیایید..
تمرین کنیم..
مایه ی آرامش هم باشیم



تاريخ : چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393برچسب:, | 18:3 | نويسنده : آتریسا |

  این روزها

نمیفهمم!
خودم هم حال خودم را نمی فهمم...!
گاهی قند در دلم آب میشود و روحم رو به آسمان ها پر میکشد!
گاهی تنها دلم اتاقی میخواهد تاریک و سوت و کور...
که بشینم گوشه کنارش و ثانیه به ثانیه او را هم آغوش شوم...
{دل کوچکم}! آرام باش...

 

ببخشید من هنوز هم با مشکل مواجه هستم 

نمیرسم درستش کنم

شرمنده که نمیتونم به پاس نظرهاتون به وبلاگاتون درست سربزنم



تاريخ : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393برچسب:, | 1:10 | نويسنده : آتریسا |